سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

.

سر و پرتقال....

1391/10/17 19:07
نویسنده : مامان سها
139 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم،امروز ناهار خونه باباجون دعوت بودیم.بعد ١٠ روز تو خونه موندن به خاطر سردی هوا.ظهر رفتیم خونه باباجون.عمو جلیل و خاله نجمه و امیررضا هم بودن.من و بابایی همیشه وقتی امیررضا هست خیلی مواظبت هستیم گلم،امروزم خیلی حواسم بود اما نمیدونم چی شد.امیررضا غافلگیرمون کرد و بی هوا یه پرتقال پرتاب کرد که خورد توی پیشونیت.خواب بودی مامانم ،یهو چنان ترسیدی و از خواب پریدی و زدی زیر گریه که نگو.الهی فدات شم مامانی،خیلی ترسیدی.پیشونیتم قرمز شد.اشک تو چشای منم جمع شده بود عزیزکم.این امیر رضای شیطون اصلا قابل پیش بینی نیست.باید بیشتر از اینا مواظبت باشم.اگرچه طفلی خودشم کتک خورد از مامانش.بچه اس دیگه،کاری نمیشه کرد.

دوستت دارم مامانی من.ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد