دنیای این روزای سها
عشق مامان دختر گلم این روزا سخت مشغول تلاش برای بزرگ شدنه .از تمرین نشستن گرفته تا خوردن غذای کمکی و خیز برداشتن برای چهاردست و پا کردن.دایره لغاتشم وسیع تر شده و حرفای بیشتری رو میگه.موقع خواب آواز خواب میخونه تا خوابش ببره و وقتی که عصبانی میشه غر میزنه.برای گرفتن همه چی دستاشو دراز میکنه.زمانی که منو بابایی غذا میخوریم چنان نیگا میکنه که دلم واسش غش میره اما فعلا فقط باید فرنی بخوره.توی خیابون همه باهاش بازی میکنن و مجبورم وقتی برگشتم خونه دست و صورتشو بشورم.قربونش برم خیلی ماه شده . دوتا از اولین های سها جونم توی این چند روزه بود.اولین باری که همراه مامانی اومد آرایشگاه و اولین باری که اومد عروسی.عکسای اولین ها رو بعد...