اولین گردش خانوادگی
دختر نازم
امروز هوا خیلی خوب شده بود و ماهم تصمیم گرفتیم شما رو ببریم هواخوری. بلاخره امروز برای اولین بار موهای دخملم بدون کلاه هوا خورد.توی خیابون بیدار بودی و با دقت همه جا رو زیر نظر داشتی .شنیدم همه بچه ها توی ماشین که میرن خوابشون میگیره ،قربونت برم که توی ماشین هم پلک رو هم نمیذاری و دوروبرو نیگا میکنی.بعد از کلی پیاده روی و البته کلی خرید(بابایی واست یه عالمه اسباب بازی خرید) ،برای ناهار رفتیم پیتزا بخوریم .همونجایی که روز اول عقدمون با بابایی اونجا ناهار خوردیم.دختر گلم موقع ناهار خوردن خوابت برد و منو بابایی تونستیم در کنار تو یه ناهار عشقولانه بخوریم. دوست دارم زودتر بزرگ شی و سه تایی باهم بریم بیرون واسه غذا خوردن .خیلی دوستت دارم مامانی من.
اینم اسباب بازیهایی که بابایی واست خرید:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی