سورپرایز
عسل مامان امروز بابایی منو سورپرایز کرد در حد تیم ملی.بعداز ظهر منتظر بابایی بودم مثل همیشه که کمی دیر کرد.وقتی اومد یه دست گل دستش بود با یه پاکت.واااااااااااااااااااااااااااای امروز سالگرد قمری ازدواجمون بود (ولادت امام حسن عسگری)و من اصلا یادم نبود ،اما بابایی مثل همیشه منو غافلگیر کرد .از بابایی بعید نبود،آخه خیلی دوس داره منو غافلگیر کنه.اما من از دست خودم خیلی ناراحتم که هیچ کاری واسه بابایی نکردم.ایشالا زودتر بزرگ شی مامانی،با هم باباییو یه عالمه سورپرایز کنیم. اینم عکس هدیه بابا واسه یادگاری:(دسته گلو خشک کردم واسه همیشه یادگاری بمونه) ...