اولین آرایشگاه
سها جونم
اینقده سرم شلوغه مامانی که دیر به دیر میتونم وبت رو آپ کنم...ولی همه شیرین کاریهات هیچ وقت از
یادم نمیره .مامانی دیروز با هم رفتیم آرایشگاه و موهای خوشگلتو کوتاه کردیم...آخه موهات نامرتب بلند
شده بود و همش میومد توی چشات و اذیت بودی...اینقده ناز شدی...از دیشب بهت میگم داداشیه
سها ...قربون اون چشای خوشگلت مامانی
پانوشت 1 : دخملم همچنان یه دندونه اس.موش موشک مامان
پانوشت 2 : دخملم تازگیا یاد گرفته الکی بخنده...اینجام داره الکی میخنده... با اون دندونش
پانوشت 3 : مامانی تا همیشه دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی