سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

.

دنیای این روزای سها(6)

1392/6/29 1:29
نویسنده : مامان سها
140 بازدید
اشتراک گذاری

خانم خانمای من....

در آستانه یک سالگی،اونقده بزرگ شدی و هرروز کارای جدیدی میکنی که باورم نمیشه تو همون

 کوچولوی ریزه میزه ای هستی که حتی نمیتونستی شیر بخوری....اما حالا دیگه اینقده بزرگ شدی که

 تشکت واست کوچیک شدهنیشخند.

سهای من این روزا کلی شیرین کاری میکنه.....دیروز توی آشپزخونه بودم که یهو دیدم روی مبل کنار اپن

ایستاده و نیگام میکنه...حالا چه جوری اومده بود روی مبل؟؟؟؟؟ پاشو گذاشته بود روی پشتی کنار

 مبل و اومده بود بالا...حالا تا پشتی بغل مبل باشه،سها خانم کجاس؟روی مبل و در حال تلاش برای

 دستیابی به وسایل روی اپنزبان.

با مامانی کلاغ پر بازی میکنه...تا میگم کلاغ پر،انگشتشو میذاره کف دستش و میاره بالا.

مامانی رو ناز میکنه...البته فقط یه بار...وقتی میگم مامانی نازی....یه بار نازم میکنه و دفعه دوم میکوبه

تو گوشمخنثی.

مامانی رو بوس میکنهمژه، وقتی بهش میگم مامانی بوس.... بجای بوس سوء استفاده میکنه و لپمو

میخوره.خنده

خوشگل من کلی هم با منو بابایی حرف میزنه.... اینم دایره لغاتش:

اللللللللو

ب ب _______  همون به به یا غذا...که وقتی خوردنی میبینه میگه

بابه  ________ همون آبه خودمون

بابا

ماما

د د د د ______ اینم کلمه ای که واسه چیزای دیگه به کار میبره.

وای که چه شیرین شیطونی شده...دائم توی خونه میچرخه و همه چیو به هم میریزه....هر روزم یه جای

جدید واسه به هم ریختن کشف میکنه...دیگه هیچ سدی مانع عبورش از موانع نمیشهاسترس. برای

جلوگیری از ورودش به آشپزخونه ،جلوی در پشتی گذاشتم اما اونا رو میندازه....منم که مجبورم از روی

پشتی ها بپرم و برم توی آشپزخونه، توی این پرشها چند بار با کله اومدم زمینگریه.

خدا به داد برسه وقتی راه بیفته عروسکماچ

تا بعد.................. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ضحی
29 مرداد 92 9:09
عزیییییییییییییییزم چقد دخملی بزرگ و ناز شده ماشالله خاله جون
مامان تسنیم
30 مرداد 92 9:13
مامانی جان حالا سها بیاد تو آشپزخونه بهتره که نهایت کابینت ها را به هم میرزه خدایی نکرده یه بلایی سر خودت نیاد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد