عسلکم مامانی از امروز دوباره دانشجو شد .بعد از سه ترم مرخصی به خاطر تولد تو بهترینم،امروز دوباره رفتم دانشگاه.از یه طرف دلم واسه درس و دانشگاه تنگ بود و از طرفی دلم نمیخواست به خاطر من اذیت شی گلم...تصمیم داشتم انصراف بدم،اما بابایی خیلی اصرار به ادامه تحصیل من داره و خداروشکر که برنامه درسی این ترم جوری شد که اکثر کلاسام سمت بعدازظهر افتاد و من با خیال راحت میتونم بذارمت پیش بابایی..امروزم مثل ترم های قبل مامانی درس خونت روز اولی رفت سرکلاس ...که البته به خاطر عدم حضور دانشجویان محترم کلاس بعد نیم ساعت تموم اعلام شد و شما گلم که بیرون دانشگاه با بابایی توی ماشین بودی خیلی اذیت نشدی .....